کد مطلب:19126
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
محبوبان الهي چه كساني هستند؟
خداوند عدهاي را به خاطر داشتن اوصاف خاصي دوست دارد و عدهاي هم، ذوات آنها محبوب خداست، مثلاً گاهي قرآن كريم ميگويد: «إنّ الله يحبّ التّوّابين و يحبّ المتطهّرين» بقره/222 «فَإنّ الله يحبّ المتّقين» آل عمران/76 «إنّ اللهَ يحبّ المقسطين» مائده/42 «إنّ اللهَ المتوكّلين» آل عمران/159؛ يعني كساني كه وصف توبه، طهارت، تقوا، قسط و توكل را دارند، محبوب خدا هستند. و گاهي ميگويد: «فسوف يأتي الله بقوْمٍ يحبّهم و يحبّونه» مائده/54 به زودي خداوند قومي را ميآورد كه خدا ذواتشان را دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارند.
اين دو تعبير در قرآن كريم با تفاوت قابل توجهي دو مطلب را تفهيم ميكند:
1 ـ آياتي كه ميفرمايد: «إنّ الله يحبّ المتوكّلين» در حقيقت بازگشتش به اين است كه توكّل محبوب خداست، و متوكل هم به دليل اين كه توكل دارد محبوب خداست. «إنّ الله يحبّ التّوّابين و يحبّ المتطهّرين» يعني توبه، تطهير و طهارت مطلوب خداست. «إنّ الله يحبّ المقسطين» يعني اقساط و سهم هر صاحب سهم را به وي دادن و به سهم كسي تجاوز نكردن، محبوب خداست. «فان الله يُحب المتقين» يعني تقوا مورد علاقه خداست. در اين دسته از آيات، اوصاف و موصوفهاي به آن اوصاف را، محبوب خدا ميداند.
2 ـ در سورة مائده ميفرمايد: «يا أَيُّها الَذِين امَنوا مَن يَرتَدَّ مِنْكم عَن دينِه فَسَوف يَأْتي الله بِقوْمٍ يُحِبّهم و يُحِبّونه أَذِلّةٍ عَلي المُؤمنين أَعِزّةٍ عَلي الكافرين يُجاهِدون في سَبيل الله و لايَخافون لَوْمَة لائمٍ ذلك فضْل الله يُؤتيه مَن يَشاء و الله واسِع عَليم» مائده/54 [اي ايمان آورندگان! اگر از شما كسي مرتد شده از دين خود برگردد (به خدا آسيبي نميرساند) خداوند گروهي از محبان و محبوبان خويش را ميآورد كه در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند، در راه خدا جهاد ميكنند و از سرزنش هيچ ملامتگري هراسي ندارند. اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد ميدهد و خدا وسعت بخش داناست.]
از اين آيه استفاده ميشود اگر كسي از دين الهي برگردد، يا از جبهه حق و ياري قرآن و اسلام روي گردان شود. چنين نيست كه خداوند دست از حفظ قرآن و دين و اسلام بردارد و وي را رها كند، يا نيازي به نصرت ديگران داشته باشد، بلكه اين انسان است كه در سير تكامل خود نيازمند است دين خدا را ياري كند وگرنه خداي بينياز محض، در حفظ دين خود هم بينياز است. چون خدا بينياز است به صورت تهديد، فرمود: «و إِن تَتولَّوْا يَسْتَبدل قَوماً غَيركم ثُمَّ لايَكونوا أَمثالَكم» محمد/38 اگر دين خدا را ياري نكرديد، خداوند شما را ميبرد و عدهاي كه توان ياري دين را داشته باشند ميآورد. براي خدا بردن يك نسل غير كارآمد و آوردن نسل وارسته و مدير و مدبّر كار سختي نيست. «إِن يَشَأْ يُذهِبكم و يَأْت بِخَلقٍ جَديد ـ و ما ذلِك عَلَي الله بِعَزيز» فاطر/16 و 17.
چون درباره قدرت بيكران حق دشواري فرض ندارد؛ چنان كه آسان و آسانتر هم فرض ندارد؛ زيرا همه اعمال و همه امور نسبت به خداي سبحان كه عين قدرت است، يكسان است.
«من يرتد منكم» اگر از بين شما عدهاي مرتد شده و از دين خدا برگردند و از ياري دين چشمپوشي كنند، «فسوف يأتي الله بقوم» خدا عدهاي را حتماً ميآورد كه محب خدايند و خدا هم محب آنهاست. خدا محبوب آنها و آنان نيز محبوب خدايند. چه وصفي بالاتر از كشش محبت و چه نعمتي بالاتر از آن كه انسان محبوب خدا باشد. خداوند محبوب كسي باشد خيلي مهم نيست؛ ولي بسيار مهم است كه انساني محبوب خدا بشود. از آنجا كه كل نظام آفرينش جنود الهي است «ولله جُنُود السَّموات و الأَرض» فتح/4 اگر خداي سبحان نسبت به انساني محبت داشت، همه نظام آفرينش نسبت به او مهر ميورزند؛ چون همة آنها تابع ارادة الهي هستند و اگر اراده الهي به صورت محبت به انسان كاملي تعلق گرفت و چنين فيض ويژهاي دربارة او ظهور كرد كل نظام، محبّ او خواهند بود. اين مقام از برجستهترين مقامهاي انساني به شمار ميرود؛ زيرا تعبير «يحبّهم» ـ همان طور كه استاد علامه طباطبايي (رضوان الله تعالي عليه) فرمودهاند ـ دلالت بر محبت مطلق خداوند ميكند كه به ذات انسان كامل تعلق گرفته است، نه به وصف او.
خداي متعالي فرمود: اين گروه دوستان خدا هستند، خدا نيز دوست ايشان است، آنان خدا را دوست دارند نه از آن نظر كه مثلاً رازق است، محيي يا باسط الرزق و نظاير آن از اسماي حسني را دارد، بلكه چون به ذات خداي سبحان علاقمندند، خواه به اسماي جماليه ظهور كند و خواه به اسماي جلاليه تجلي نمايد، خداوند محبوب آنهاست، چه اعطا كند و چه منع، اماته كند يا احيا، وسيلة نشاط را فراهم كرده اضحاك كند، يا وسيله اندوه را فراهم سازد و بگرياند: «وَ أَنّه هُو أَضْحك و أَبكي ـ و أِنّه هُو أَمات و أَحيا» نجم/43 و 44.
آنها به ذات خداي سبحان دل بستند، به همه اوصاف و افعالش ارادت ميورزند. چون محب ذات خدا هستند نه محب خصوص صفات جماليهاش. لذا پسندند آنچه را كه خدا پسندد و چون محب خدا هستند، به همان مقامي كه سالار شهيدان حسين بن علي (عليهما آلاف التحية و الثناء) اشاره فرمود كه: «رضي الله رضانا أهل البيت» (بحار الانوار، 44/367) مرتبطاند. و رضاي خدا رضاي اهلبيت است. محبت و در نتيجه پرستش خداوند، داراي درجاتي است، يكي «عبدالرزاق» است، ديگري «عبدالباسط»، يكي «عبدالمحيي» است، ديگري «عبدالشافي» و ديگري «عبدالكافي» است و شخصي هم «عبدالله» است. يعني بنده ذاتي كه جامع همه اسماي حسني است؛ و لذا هر چه خدا بپذيرد او ميپذيرد و ميپسندد.
و بهْجةٍ بما قضي الله رضا
و ذوالرضا بما قضي ما اعترضا
(شرح منظومه، ص 357، ط ناصري)
چون اين انسان كامل محب ذات خداي سبحان است، هر چه ظاهراً در اختيار دارد، آن را فداي محبوبش ميكند، خود، يا اهل بيت، يا جاه و مقام، يا مالش را و هرگز چيزي را براي خود نگه نميدارد؛ زيرا محبوب واقعي او خداست. و چون هر چه هست، وسيله است و محبوبش ذات خداست، نه تنها به احياي خدا علاقه دارد، بلكه اماته و احيا را، يكسان دوست دارد. همانطور كه رزق و بسط خدا را دوست دارد، از قبض و نقص و مانند آن، از آزمونهاي الهي هم احساس نشاط ميكند. نه اين كه فقط صبر و تحمل كند، بلكه در همه احوال شاكر است و صبر او هم صبر مخصوص شاكرين است. چون ميداند از محبوب حقيقي چيزي جز خير و رحمت تنزل نميكند. چنان كه عدهاي هستند كه «لَن تَنالوا البِرَّ حَتّي تُنفِقوا مِمّا تُحِبّون» آل عمران/92. از آنچه دوست دارند انفاق و ايثار كنند؛ زيرا محبوبي غير از خدا دارند و آن را در راه خدا ايثار ميكنند.
حاصل آن كه: اگر انساني محب ذات خدا بود و همة آنچه را در اختيار داشت در راه خدا نثار و ايثار كرد ذاتش محبوب خداي سبحان خواهد شد. چنين انساني نه تنها وصفي از اوصاف او محبوب خداست، بلكه سراسر هستي او در مقام فعل خدا محبوب اوست. لذا فرمود: خدا ايشان را دوست دارد، آنها نيز خدا را. آنان ذات خدا را دوست دارند خدا هم ذاتشان را دوست دارد. پس جميع شئون آنان، اعمّ از قهر و مهر محبوب خداست نه آن كه داراي اوصاف متعدد باشند و تنها بعضي از اوصافشان محبوب خدا باشد.
انسان اهل توكل، ممكن است حالات و اوصاف ديگري داشته باشد كه محبوب خداوند نباشد؛ اما توكل او محبوب خداست، ولي اگر ذات انساني طوري شد كه جز خدا نخواست، خود اين ذات محبوب خداي سبحان ميشود، سپس همه اوصاف و افعالش محبوب خدا ميگردد. سرّ اين كه ذوات اين گروه محبوب خدا شده آن است كه راه محبت را كه همان راه فطرت و گرايش به سمت «الله» باشد و نيز همه منازل بين راه را يكي پس از ديگري گذرانده تا به جايي رسيدهاند كه ذاتشان از هر نقص و عيبي ـ كه در جهان امكان ممكن است يك موجود از آنها منزه گردد ـ منزه شده است.
: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 12 (فطرت در قرآن)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.